اولین نگرانی ما برای تو
در اولین سونوگرافی تو که 3/8/91 در بیمارستان نجمیه انجام شد. ضربان قلبت شنیده نشد.سونوگرافی نظرش این بود که تو هنوز خیلی کوچکی و این امری طبیعی است. تا اینکه دیروز به همراه پدرت برای نشان دادن جواب سونوگرافی رفتیم پیش خانم دکتر. پدرت در بیمارستان مهر(همان مکانی که تو قرار است چشمهایت را آنجا باز کنی) منتظر بود تا من بیایم. خانم دکتر پس از دیدن جواب سونو گفت باید سلامت تو مشخص شود بعد مرا ویزیت کند و پیشنهاد داد به طور اورژانسی برویم برای سونو تا از وجود تو مطمئن شویم. شاید اکنون که این سطرها را می خوانی نتوانی حس من و پدرت را درک کنی اما مطمئنم تنها وقتی که درجایگاه ما قرار بگیری خواهی فهمید. خلاصه آن موقع شب که هوا ه...
نویسنده :
مامان زهرا
10:36