اولین نشانه های سینه خیز
فرشته کوچک مامان
دخترکم ! شما در تاریخ 92/7/8 درست در آخرین روزهای چهارماهگی ات بعد از اینکه غلت زدی خودت را به سمت جلو کشاندی و روز بعد این حرکت را کامل تر انجام دادی.
فرشته کوچک مامان
دخترکم ! شما در تاریخ 92/7/8 درست در آخرین روزهای چهارماهگی ات بعد از اینکه غلت زدی خودت را به سمت جلو کشاندی و روز بعد این حرکت را کامل تر انجام دادی.
وقتی سه هفته قبل برای اولین بار غلت زدی قادر نبودی سرت را بالا نگه داری، زود خسته می شدی و گریه می کردی. من همه کارهایم را رها می کردم تا مراقبت باشم . اما حالا سرت را کاملا بالا نگه می داری و خیلی دوست داری از این زاویه اطرافت را نگاه کنی.
عزیزم آهسته، عجله نکن ، آخر زیبای من تو چقدر برای بزرگ شدن عجله داری
هیچکدام از روزهایت شبیه به هم نیست. هر روز با یک حرکت تازه مرا شاد می کنی و من هر شب به این می اندیشم که تو فردا کدام اولینت را آغاز خواهی کرد.
دلبندم اولین تلاشت برای ایستادن و راه رفتن از همین جا آغاز می شود.
این اولین را به تو تبریک می گویم. بدان که عاشقانه کنارت هستم تا هرگاه زمین خوردی دست کوچکت را بگیرم و همراهت باشم.
و این داستان من خواهد بود تا پایان عمر، اینکه بنشینم و نظاره گر تو باشم تا قله ها را یکی پس از دیگری فتح کنی.
و گاه حتی راهنمایت باشم تا سریعتر و راحت تر صعود کنی
انگار خودم را دوره می کنم با تو
انگار دوباره با تو زندگی می کنم.
چقدر زیباست . با تو بودن . با تو بیدار شدن و وقتی به خواب می روی تو را دیدن
می خواهم کودکیم را با تو مرور کنم و از آن پس باقی روزها را
انگار تولدی دیگر یافته ام اما این بار تنها خودم نیستم . ترکیبی از من است با کسی که عاشقانه دوستش می دارم.
چند عکس زیبای شما