عیدی متفاوت با سال های قبل
سال نو امسال برای من و پدرت رنگ و بوی دیگری دارد . اکنون تجربه داشتن فرزندی که ثمره عشق ده ساله ماست در راه است و این زیباترین و هیجان انگیزترین تجربه مشترک ماست.
پس از چیدن وسایلت وابستگی عجیبی به خانه خودمان پیدا کردیم . پدرت نظرش این است تا به دنیا آمدنت هیچ گاه چراغ اتاقت خاموش نباشد و هر روز عصر قبل از تاریک شدن هوا چراغ خواب اتاقت را روشن می کند. وقتی نور ملایم آن با طیف صورتی وسایل اتاقت درهم می آمیزد آرامش عجیبی را ایجاد می کند. از آنجا که حمام و بالکن و کمد رختخواب ها در اتاق توست ما به ناچار در اتاقت رفت و آمد زیادی داریم و هر بار طی عبورمان از اتاق رویایی تو یکی از وسایلت را روشن می کنیم.( البته پدرت بیشتر از من . در ضمن علاقه شدیدی هم به روشن کردن اسب چوبیت دارد طوری که من می ترسم قبل از آمدنت باطریش تمام شود) همه این نشانه ها به ما می گوید کودکی در راه است که قرار است با حضورش سکوت سنگین خانه ما را بشکند.
بی صبرانه منتظر قدم هایت هستیم فرشته کوچک ما